از دیگران مشورت بگیرید و ریشه عدم قاطعیت رئیس‌تان را پیدا کنید

 

این نگرش به الکسی کمک کرد تا ریشه این سستی و عدم قاطعیت را دریابد و ببیند که او و فرانک واقعا بسیار شبیه هم هستند. او می‌گوید «ما هر دو متفکر شهودی هستیم نه متفکر سیستماتیک یا منطقی.» «من حتی خودم مطمئن نیستم که چگونه تصمیم‌ بگیرم و بنابراین با فرانک احساس همدلی می‌کردم. ما هر دو بهترین نتایج را برای سازمان می‌خواستیم.» مدتی بعد، فرانک، الکسی و سایر اعضای تیم در یک چالش استراتژیک گرفتار شدند. تیم سازمان یک محصول جدید ایجاد کرده بود؛ اما در آن زمان تکنولوژی ما محدود بود (زیرساخت‌های ابری خیلی توسعه‌یافته نبودند) و راه‌حل ما چندان ظریف و زیبا نبود.»

فرانک در مورد اینکه آیا محصول آماده رفتن به بازار است یا خیر دودل بود. تیم بیشتر و بیشتر از این موضوع اذیت می‌شد. اما چون الکسی گرایش‌های طراحی قدرتمند و کمال‌گرایانه رئیسش را می‌ستود، تصمیم گرفت به فرانک نشان دهد که این محصول بهترین نوع خود تحت هر شرایطی است. پس از هر جلسه‌ای با تیم مهندسی، الکسی آپدیت‌های جزئی را برای فرانک می‌فرستاد. او آنچه را که به عنوان جوانب مثبت و منفی سناریوهای مختلف بود، توضیح می‌داد. «من باید به او نشان می‌دادم که ما بهترین ذهن‌های فنی را در شرکت داریم و اینکه ما تنبل نیستیم؛ فقط با تکنولوژی محدود شده‌ایم.» سرانجام فرانک با این ارزیابی موافقت کرد و محصول روانه بازار شد. امروزه الکسی یکی از موسسان و مدیر ارشد اجرایی BetterUp، یک شرکت واقع در سان‌فرانسیسکو است که راهنمایی شغلی را برای همه افراد فراهم می‌کند.