ابزار ايجاد يک استراتژی ماندگار

مدل الماس استراتژی

* سیدمحمد اعظمی‌نژاد
عضو هيات‌رئيسه کميته تخصصي توسعه – انجمن مديريت منابع انساني ايران
منبع: mindtools
استراتژی شرکت شما چيست؟ آيا در استراتژی شما به واژگان «بزرگ‌تر و بهتر» يا«جهانی شدن» اشاره شده است؟  ممکن است «استراتژی» برای شما واژه آشنايي باشد و حتی اغلب از آن در گفت‌وگوی روزمره کسب‌وکار خود استفاده کنيد. اما «استراتژی» به‌طور واقعی چه مفهومی دارد؟
دراين نوشتار با معرفی ابزار مدل الماس سعی خواهد شد تعريفی مناسب از استراتژی ارائه شود. 
«استراتژی»  به معنای کاری است که شرکت توانايي انجام آن را دارد. به عبارت ساده‌تر، «استراتژی» عبارت از بيانيه‌ای که چگونگی رسيدن شرکت به موفقيت را نشان می‌دهد. 
Hambrick و  Fredricksonبرای اولين بار ابزار مدل استراتژی را ارائه کرده‌اند. اين ابزار روشی منسجم برای تجزيه‌وتحليل، يکپارچه سازی، خلاصه سازی و ايجاد ارتباط ميان محصول، کسب‌وکار و استراتژی‌های شرکت به مديران و افراد خبره ارائه می‌کند. اين مدل پاسخگوي سوال «استراتژی شرکت چيست و در آينده چگونه خواهد بود؟» است.
از ويژگی‌های اين ابزار آن است که با پشتوانه‌ای کاملا تجربی به‌دست آمده است و ارائه‌دهندگان آن در شرکت‌هايي چون ژيلت، گلدمن ساکس، خطوط هواپيمايي SOUTHWEST، جنرال الکتريک و برخی ديگر شرکت‌ها اين ابزار را پياده‌سازی کرده و از کارشناسان، مشاوران و مديران اجرايي درخصوص آن بازخورد دريافت کرده‌اند. مطابق با ابزار الماس هر استراتژی در سازمان شامل پنج عنصر اصلی است که بايد مطرح‌کننده سوالاتی اساسی باشد و سازمان بايد بتواند به آنها پاسخ دهد. اين پنج عنصر به شرح زير است: 
1. عرصه ها-ما در چه در عرصه هايي فعال هستيم؟ اساسی‌ترين انتخاب هر استراتژيست در يک سازمان انتخاب عرصه و حوزه کسب‌وکار است. برای داشتن يک استراتژی مناسب، پاسخ اين سوال نبايد شامل جوابی کلی باشد. 
يک استراتژيست در انتخاب عرصه‌های فعاليت در استراتژی، نه تنها بايد حوزه فعاليت را مورد شناسايي قرار دهد، بلکه بايد بتواند تشخيص دهد در چه حوزه‌هايي تاکيد بيشتری وجود دارد. در اين بخش بايد بتوانيد به سوالات مهم زير پاسخ دهيد: 
•محصول يا خدمت قابل ارائه سازمان چيست؟ 
•چه بخشی از بازار موردنظر سازمان است؟
•چه ناحيه جغرافيايي از بازار موردنظر است؟ 
•فناوری‌های محوری مورد استفاده شرکت کدام است؟ 
•کدام مراحل توليد ارزش، مدنظر سازمان است؟ 
2.وسيله انتقال-چگونه به سمت عرصه‌های انتخابی حرکت می‌کنيم؟ پس از تصميم‌گيری در مورد عرصه‌های فعاليت در سازمان، نياز است يک استراتژيست تصمیم‌گيری کند که چگونه به سمت عرصه‌های تعيين شده حرکت کنيد؟ به‌طور خاص بايد بدانيد با چه وسيله‌ای به سمت يک طبقه محصول خاص، بخش‌مشخصی از بازار، منطقه جغرافيايي معلوم حرکت کنید. عدم صراحت و شفافيت يک سازمان در شناسايي وسيله انتقال می‌تواند منجر به تاخير در ورود به بازار و عرصه‌های انتخاب شده و در نتيجه صرف هزينه‌های فاقد ارزش یا توقف کامل کسب‌وکار شود. در اين بخش بايد بتوانيد به سوالات زير پاسخ دهيد: 
•چگونه به سمت عرصه‌های انتخابی حرکت می‌کنيم؟
•با انجام توسعه داخلی؟ ادغام؟
•ارائه نمايندگی يا برون سپاری؟
3.متمايزکننده‌ها-ما چگونه برنده خواهيم شد؟ يک استراتژی مناسب علاوه بر نياز به مشخص بودن عرصه و وسيله انتقال به آن، نياز به مشخص کردن نحوه پيروزی در ميدان رقابت دارد. در دنيای رقابتی امروز بازار کسب‌وکار، در اختيار داشتن عوامل متمايز کننده کليدی رسيدن به نتيجه و پيروزی است.در اين بخش بايد به سوالات زير پاسخ دهيد:
•ما چگونه پيروز خواهيم شد؟ 
•با کاهش قيمت يا تمايز در محصول؟ 
4.مرحله‌بندی- سرعت و ترتيب حرکت ما چگونه خواهد بود؟ عناصر قبلی استراتژی شامل عرصه‌ها، وسيله انتقال و متمايزکننده‌ها محتوای اصلی استراتژی را تشکيل می‌دهند، اما استراتژيست‌ها برای اجرای استراتژی نياز به برنامه ريزی دارند و به همين دليل عنصر «مرحله بندی»  به‌عنوان عاملی مهم برای اولويت‌بندی و سرعت گرفتن برای رسيدن به موفقيت در نظر گرفته شده است. در اين بخش بايد به اين سوالات پاسخ دهيد:
•سرعت حرکت ما چگونه خواهد بود؟
• تقدم و تاخر فعاليت‌ها چگونه است؟ 
5.منطق اقتصادی-بازگشت سرمايه ما چگونه خواهد بود؟ در قلب يک استراتژی کسب‌وکار بايد ايده شفافی از چگونگی سودآوری در سازمان وجود داشته باشد. بسياری از استراتژی‌های موفق منطق اقتصادی قوی و مبتنی بر سودآوری دارند. برای مثال روزنامه نيويورک تايمز با وجود اينکه قيمت نسبتا بالايي دارد به دليل انتخاب بخش‌بندی بازار مناسب-جامعه ثروتمندان- توانسته است به ميزان فروش و سودآوری قابل ملاحظه‌ای دست پيدا کند. به ياد داشته باشيد استراتژی تنها برنامه‌ريزی نيست، بلکه انتخابی آگاهانه برای يکپارچگی در سازمان است. گری همل استاد استراتژی می‌گويد ممکن است يک رهبر سازمانی بدون استراتژی قابل تحمل باشد اما بدون داشتن آرمانی بزرگ در کسب‌وکار هرگز يک رهبر به شمار نمی‌آيد. در ابزار الماس‌استراتژی راهی ساده برای آرمان کسب‌وکار به شما معرفی شد که می‌تواند مورد استفاده واقع شود. 
* www.hrjournalist.com