ابزارهای ذهن
سيدمحمد اعظمينژاد
عضو هياترئيسه کميته تخصصي توسعه – انجمن مديريت منابع انساني ايران
(hrjournalist.blogfa.com)
منبع: mindtools- personal-development
بسياری از افراد در طول زندگی خود احساس خوشبختی ندارند اما درک اين نکته مهم است اگر فردی تمايل به تغيير شرايط فعلی دارد، پيش از هرچيز بايد در خود تغيير ايجاد کند. سوال اينجا است چرا بسياری از افراد در زندگی خود تغييری ايجاد نمیکنند؟
بسياری از افرادی که تن به تغييرات در خود نمیدهند، دچار باورهای غلطی هستند که مانع ايجاد اراده تغيير در آنها میشود. اما کسانی که بهطور واقعی قصد دريافت بيشتری از زندگی دارند، خود را از بند موانع رها میکنند و در خود تغيير ايجاد میکنند.
باورهای غلط در مورد تغيير کدامند؟
1. برای اينکه بتوان تغييری در خود ايجاد کرد، بايد دلايل بروز رفتار فعلی را فهميد. اين باور اشتباه است. اين موضوع خيلی مهم نيست که چه چيزی باعث شده است تا شما رفتارهای فعلی را از خود بروز دهيد، چرا که تا زمانی که تصميم و تعهد به تغيير در فرد وجود نداشته باشد، امکان هيچ تغييری در رفتار وجود نخواهد داشت.
2. برای تغيير، زمان طولانی نياز است، به ويژه اگر پای يک عادت کهنه در ميان باشد. اين باور نيز غلط است و نمیتواند دليلی برای امتناع از تغيير باشد. حتی عاداتی بسيار قديمی در افراد نيز میتواند در يک لحظه شکسته شود. شايد ديدن افراد سيگاری که به يکباره تصميم به ترک سيگار میگيرند نمونهای بارز برای رد اين باور باشد.
3. اگر تغيير به سرعت رخ دهد، پايدار نخواهد بود. درست نيست. با کمی تفکر میتوان فهميد اين باور نيز صحيح نيست. در زندگی همه ما تغييرات زيادی به سرعت اتفاق افتاده است که ماندگاری نيز داشته است، بنابراين به بهانه اين باور غلط نيز نبايد از تغيير دوری کرد.
4. من قادر به تغيير نيستم، چون رفتار فعلی بخشی از طبيعت من است. آنچه به عنوان طبيعت خود تلقی میکنید محصول بارها و بارها تکرار رفتاری است که به تدريج تبديل به يک عادت شده است. به تعبير صحيحتر آنچه در وضعيت فعلی فرد مشاهده میشود، طبيعت او نيست بلکه عادتی است که نهادينه شده است. تغيير در عادات غلط، منجر به تغيير مثبت در رفتارهای فرد میشود.
5. من برای تغيير خيلی جوان يا خيلی پير هستم. اين باور کاملا بیمعنا است. بسياری افراد را با بيش از 70 سال میشناسم که مشتاق به تغيير روزانه هستند. حتما چنين افرادی در اطراف شما نيز وجود دارند.
فرآيند تغيير
برخی از افراد مدام در حال شکايت از وضع فعلی خود هستند و اظهار میکنند که قصد تغيير دارند. با اين حال اقدامی از خود نشان نمیدهند. اما چرا اينگونه افراد باز هم وارد فرآيند تغيير نمیشوند؟ علت اين است که بسياری از اينگونه افراد از شرايط نامناسب فعلی خود به عنوان ابزاری برای جلب ترحم ديگران يا متاثر کردن آنها و به عنوان کسی که هميشه قربانی است، استفاده میکنند.
بنابراين کسی که به فکر تغيير در خود است بايد طرح اين پرسش مهم تغيير را آغاز کند:«آيا من واقعا قصد تغيير دارم؟»
تمايل به تغيير گام اول است. گام دوم پذيرش مسووليت است. مسوول خوشبختی هر يک از ما دقيقا خودمان هستيم. پدر، مادر، دوستان، همکاران، همسايگان، پزشک يا دولت، مسوول خوشبختی ما نيست!
پذيرش مسووليت به اين معنا است که شکايت از ديگران به دليل آنچه ما را رنج میدهد، متوقف کنيم. به عبارتی به جای بهانهگيری به دنبال راهحل برای مسائل خود باشيم. هر انسانی معمار زندگی خود است، هر فردی دقيقا همان چيزی را در زندگی خود رقم میزند که در ذهن خود آن را ساخته است.
بسياری از افراد با وجود تلاش صادقانه برای تغيير، در بين راه تسليم شده و به روشهای قبلی زندگی خود برمیگردند. دليل اصلی اين موضوع شتابزدگی و توقع آنها برای ديدن نتايج تغيير بهطور يکشبه است.
برای پيشگيری از اين اتفاق، به دقت بر افکار، احساسات و رفتار خود نظارت داشته باشيد و آنها را برای خود ثبت کنيد. در فرآيند تغيير به سه موضوع شدت، مدت و دفعات تکرار توجه کنيد.
برای مثال فرض کنيد فردی دچار بیخوابی است، هميشه با همسايگان خود در حال دعوا است و ناخنهای خود را نيز میجود. اين فرد با دقت هرچه بيشتر بر افکار خود نظارت میکند تا اين رفتارها را بهبود بخشد.
اين فرد پس از گذشت يک ماه در میيابد اگرچه هنوز با همسايگان خود در تنش است و ناخنهای خود را نيز میجود، اما از نظر خواب بهبود قابل توجهی داشته است. اين نشاندهنده تغيير در «شدت» مساله و بهبود است. تا زمانی که فرد به پيشرفت در تغيير آگاهی داشته باشد، انگيزههای لازم برای ادامه تغيير در او وجود خواهد داشت. در غير اينصورت ممکن است به اشتباه به اين باور برسد که دچار شکست شده است و برنامه تغيير خود را رها کند.
مثالی ديگر در مورد تغییر در «مدت» زمان یک مساله است. فرض کنيد فردی 16 ساعت از شبانه روز را غرق در افکار منفی است. بعد از تلاشهای مستمر اين زمان به 10 ساعت در روز کاهش میيابد. آنچه در اين تغيير بهوجود آمده بهبود در «مدت» زمان است. او پيشرفت قابل توجهی داشته است. اما از آنجا که هنوز با خود افکار منفی به همراه دارد، ممکن است با باور شکست برنامه تغيير را رها کند. در حاليکه اگر با استمرار برنامه تغيير اين مدت را باز هم کاهش دهد میتواند اين موفقيت را
جشن بگيرد.
به ياد داشته باشيد همه ما در بزرگترين اتاق جهان زندگی هستيم، اتاقی برای بهبود مستمر که يک قانون مهم در آن وجود دارد، امروز خود را از ديروز بهتر و فردای خود را از امروز عالیتر کنيد؛ بنابراين گزينهای جز تغيير
پيش رو نداريم.